یک شاخه شکوفه تا بهار springblossom

شعر ، داستان ، خاطره ، ایرانگردی ، دلنوشته ،

یک شاخه شکوفه تا بهار springblossom

شعر ، داستان ، خاطره ، ایرانگردی ، دلنوشته ،

گلوله جادویی ...

امروز بالاخره وقت کردم بعد از 8 روز برم داخل غرفه های نمایشگاه و فارغ از مسئولیت روزانه یه دیدی به کتاب ها بزنم که ماحصل اینکار شد نظریه ای که تو یکی از کتابها خوندم :


نظریه گلوله جادویی معتقد است که رسانه ها تاثیر بسیار قوی و عمیق و به طور یکنواخت بر روی سطوح وسیعی از مخاطبان دارد که می توان با ارسال مستقیم پیام همانند شلیک کردن یک گلوله در آنان از طریق طراحی یک پیام مشخص، آنان را وادار به عکس العمل نموده و پاسخ دلخواه و مورد انتظار را از آنان دریافت کرد.

منظور از اصطلاح "شلیک گلوله" که در این نظریه بیان شده، تاکید بر آن است که جریان اطلاعات قوی و منسجم که به صورت مستقیم از یک منبع قدرتمند بر مخاطب یا دریافت کننده پیام می رسد، تاثیر زیادی بر وی دارد.
نظریه گلوله جادویی بر این باور است که پیام همانند یک گلوله است که از دهانه یک تفنگ (یک رسانه) به مغز یک نفر (مخاطب) شلیک می شود.
در این دیدگاه رسانه یک منبع قدرتمند و خطرناک تلقی می شود، چرا که گیرنده یا مخاطب در مقابل هر گونه تاثیر پیام ناتوان است و هیچ چاره یی برای فرار وی از تحت تاثیر قرار گرفتن در مقابل پیام در این مدل ها دیده نشده است.
مردم همانند یک اردک نشسته تصور شده اند. منفعل و بلاتکلیف و  آن گونه که هیچ اداره ای از خود ندارند.
البته مردم نیز همان طور بودند و آن گونه فکر می کردند که رسانه ها به آنان دیکته می کردند چرا که هیچ گونه مجرای اطلاعاتی دیگری به غیر از اطلاعات دریافتی نداشتند.
نظریه گلوله جادویی در بررسی های به عمل آمده توسط محققانی همچون لازارسفلد و برلسون و گودت درست از آب در نیامد.
آن ها تحقیقاتی را در سال های ۱۹۴۴ تا ۱۹۶۸ پیرامون انتخابات ریاست جمهوری انجام می دادند. پروژه تحقیقاتی آن ها در طی کاندیداتوری آقای فرانکلین روزولت در سال ۱۹۴۰ مشخص کرد که بین رسان های و رفتارهای سیاسی مردم روابطی وجود دارد. اکثریت مردمانی که در معرض تاثیر پیام های رسانه یی قرار نداشتند، بیشترین تاثیرپذیری را از ارتباطات میان فردی پذیرفته بودند که اثر آن از اثر رسانه ها بیشتر بوده است.
تاثیر تبلیغات انتخاباتی آن قدر که در نظریه گلوله جادویی به آن تاکید شده بود، قوی و موثیر نبود تا مخاطب را ترغیب کند یا آنان را در یکسان سازی فکری و همانندسازی در عمل (مثلا انتخاب فردی خاص) کمک نماید و یا به سوی اهداف پیام بکشاند.
در سال ۱۹۳۸ نمایشنامه رادیویی توسط ارسون ولز با همکاری گروه تئآتر مرکوری تنظیم و اجرا شد.
این نمایشنامه که به نام "جنگ جهانی" نام گذاری شده بود، داستان تخیلی حمله ساکنان کره مریخ به کره زمین بوده که در برنامه تبلیغی این نمایش نامه که در جشن روز "هالوین" پخش می شد، برنامه رادیو قطع شد و یک خبر به این مضمون پخش شد: "مریخی ها به سمت زمین حرمت کرده اند و به زودی در به نام گروورس میل در ایالت نیوجرسی آمریکا به زمین خواهند رسید". این پیام اگر چه مربوط به یک آگهی بازرگانی بود، اما موجب وحشت و اضطراب ناگهانی شده و همه چیز را بهم ریخت.
از ۱۲ میلیون نفر شنوندگان این پیام، حداقل یک میلیون نفر آن را باور کردند که یک موجود بیگانه از فضا به زمین خواهد آمد. موجی از ترس و وحشت جامعه را فرا گرفت. برنامه های مذهبی کلیساها به هم خورد ترافیک و رفت و آمد مختل شد.
سیستم های ارتباطی قطع گردید، مردم خانه های خود را رها کرده و به مناطق امن و روستاها پناه بردند. مغازه های خواربارفروشی و مواد غذایی غارت شدند و شهرها به بی نظمی و هرج و مرج کامل رسیدند.  تمامی این ها، حاصل یک پیام رادیویی بود.
نظریه پردازن رسانه ها، پخش پیام نمایشنامه "جنگ جهانی" را نمود بارز نظریه گلوله جادویی می دانند و معتقدند این دقیقا نمونه ای از یک شلیک گلوله از طریق ارسال یک پیام در تن و بدن یک جمع انبوه، به منظور ایجا یک تفکر همسان است.
تاثیر پخش پیام همچنین این نظریه را ثابت کرده است که رسانه ها می توانند تفکر مردم منفعل و ساده لوح را دستکاری نمایند. با علم به این اثرگذاری است که دست اندرکاران رسانه ها ادراک مخاطبان خود را شکل می دهند.
نظرات 2 + ارسال نظر
ابوالفضل انای چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:36 ب.ظ http://www.esterahatgahemajazi.blogfa.com

سلام عرض میکنم خدمت جناب استاد نصیری ...
انشاالله که خوب هستین ...
خسته نباشید استاد ... فکر کنم تو این چند روز که داخل نمایشگاه بودین کلی خسته شده باشین ...
یه خسته نباشید جانانه بهتون میگم ...
واقعا برا من افتخاری بود که بتونم شمارو تو نمایشگاه ملاقات کنم و بابت اون راهنماییها و کمک هایی که به من کردید واقعا ممنون و متشکرم ...
امیدوارم بتونم یه روزی جبران کنم ...
استاد مطالبی که گذاشتین واقعا خوندنی هستن ..
من لحظاتی رو وقت گذاشتم و خوندم ... واقعا حرف ندارن ... من به شما افتخار میکنم ...
راستی آدرس وب شخصیمو گذاشتم ... امیدوارم خوشتون بیاد ... من فقط تو این وب دلنوشته های خودمو مینویسم ...
ببخشید آقای نصیری ... خیلی حرف زدم .. امیدوارم سرتونو به درد نیاورده باشم ...
اگه مزاحم نیستم به من سر بزنید ، و با من در ارتباط باشین ..
من خیلی دوست دارم با شما در ارتباط باشم ... چون تا به حال استادی به بزرگی و خوبی شما ندیدم .!
خدایم نگهدارتون باشه. ...

آقا ابوالفضل گلم
از اینکه سری به کوچه تنهایی من زدی ممنون
بابت زحماتی هم که می گی ، چیزی یادم نمیاد جز یه خورده کمک به دوست خوبی چون شما
بابت مطالب هم ممنونم از همراهی و خوندنت
لینک وبلاگ شمارو هم در یک شاخه شکوفه تا بهار قرار میدم . بچشم
خوشحال میشم که با هم در ارتباط باشیم
روزهایت همه بهاری

سیاوش رضازاده چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ب.ظ http://siavashrezazadeh.blogfa.com

آقای هوشنگ خان نصیری
با سلام و احترام ،
البته متن ( پست ) جدید شما ، قابل تامل است . با این حال اندیشه ها ، همچون گذشته دور و نزدیک ، قابل احترام
وبلاگ :" در انتظار بهار " .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد