سلام :
جای همه دوستان خالی ، قسمتی شد و بعد از سالها با تعدادی از دوستان خوب ، در قالب تور گردشگری حرفه ای سفری داشته باشم به جنوب ایران و دیدن کهن ترین قسمت ایران یعنی بلوچستان و گشت و گذاری در اونجا و هم نشینی با مردم خونگرم و با صفای اونجا که ما حصل این اتفاق شد گزارشی که در اینجا براتون می نویسم ..
اقشار ، اقوام ، گروه های متعدد زبانی و فرهنگی ، اقلیت های مذهبی و غیر مذهبی ، گروه های متنوع جماعتی و … ترکیب متنوعی از مردمان یک سرزمین راشکل می دهند . این اقوام باوجود تفاوت های متعدد با حضور در کنار یکدیگر به وحدت و یگانگی مردمان یک سرزمین را شکل می دهند درعین حال به دلیل زبان,گویش,فرهنگ و نگرش های مختلف به غنای فرهنگی آن سرزمین کمک می کنند.
به گزارش بانکی دات آی آر بلوچ یکی از این اقوام است که علاوه بر ایران در کشورهای پاکستان و افغانستان هم مستفر هستند. بلوچ های ایرانی در استان سیستان و بلوچستان و به طور مشخص تر در بخش بلوچستان ایران زندگی می کنند و می توان گفت با وجود فرهنگ بسیار غنی نسبت به سایر اقوام ایرانی کمتر شناخته شده اند.
همسایگی با کشورهای محرومی چون افغانستان و پاکستان ، رفت و آمد سهل الوصول افغانی ها و در نتیجه قاچاق مواد مخدر و نیز اعتیاد از مشکلات جدی این منطقه محسوب می شود . بلوچها بیشتر به ارتباط درونی تمایل دارند خویشاوندی آنهاصرفا بر اساس «ازدواج درون قومی» انجام میشود.
با این وجود بلوچستان ایران مهد حضور بلوچ ها است که به همراه دیگر اقوام کشورمان هویت ایرانی را بازنمایی و معرفی می کند.
تاریخچه قوم بلوچ:
منابع و شواهد نشان میدهد که بلوچها پیش از ظهور اسلام در بلوچستان حضور نداشتهاند. آنها تبار آریائی داشته به احتمال خیلی قوی ساکن شمال ایران – کوههای البرز و دریای خزر – بودهاند. آنها سالها در ارتش ایران باستان نقش داشته و سرانجام احتمالاً در زمان خسرو انوشیروان، از شمال به کوههای کرمان کوچانده شدند. علاوه بر اینها زبان، شعر، موسیقی و اعتقادات و باورهای آنان نشانگر ویژگیهای مشترک فرهنگی این قوم با دیگر اقوام است.
"لرد کرزن" در کتاب خود آورده است: «در مورد ریشه قومی بلوچها اجماع نظر وجود ندارد. دو نظریه محور بحثهای موجود است. نظریه ریشه ایرانی (آریائی)، نظریه ریشه عربی. در گذشته انتساب بلوچها به عربها و انتصاب به حمزه عموی پیامبر اسلام (ص) مایه غرور آنها بود… اما نخبگان حاضر بلوچ این انتساب را معتبر نمیدانند و معتقدند که فاقد مستندات تاریخی است».
جغرافیای بلوچستان:
بلوچستان ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. از لحاظ طبیعی استان شامل دو قسمت جداگانه به نامهای سیستان و بلوچستان است. «سیستان در شمال استان و نیز در شرق ایران و بلوچستان در جنوب این منطقه واقع شده است». بلوچستان از شمال به سیستان و افغانستان، از جنوب به دریای عمان، از شرق به پاکستان و از غرب به کرمان در خراسان منتهی میگردد.
بلوچستان به چهار بخش تقسیم میشود: بخشهای سرحد، سراوان، بمپور و مکران. ولی از نظر جغرافیای تاریخی شامل دو بخش است: 1- ناحیه شمالی (سرحد) 2- ناحیه جنوبی (مکران). ساختار سیاسی – اجتماعی سنتی در بلوچستان متأثر از جغرافیای منطقه میان دو بخش شمالی و جنوبی متفاوت است.
بخش شمالی زندگی قبلیه ای و وابسته به گله داری دارد و در بخش جنوبی بیشتر زندگی بر پایه کشاورزی جریان دارد و زندگی قبلیه ای به قدرت بلوچستان شمال نیست.
مهم ترین شهرهای بلوچستان عبارتند از : زاهدان ، چابهار ، سراوان ، خاش ، نیک شهر و ایران شهر .
مذهب:
در سرزمین بلوچستان و در طوایف بلوچ تسنن به ویژه شاخه حنفی مذهب غالب است. البته «در بین بخشهایی از آن شیعه هم وجود دارد از جمله «ایل بامری» و «ایل عبداللهی» شیعه مذهبند».
شاخهای از بلوچها که عمدتاً در حوزههای ساحلی مکران و کراچی پاکستان پراکندهاند (در حدود 500 تا 700 هزار نفر)، زیکری (Zikri) هستند این گروه معتقد به عیسی مسیح (ع) هستند.
«در اعتقادات و باورها و سنن مذهبی جامعه بلوچ آثار و نشانههای از مذاهب ابتدائی نظیر «آنیمیسم» را نیز میتوان دید. نمونههائی از این باورها و شعائر که درواقع نمودی از تاریخی ناشناخته و نمونه قابل ملاحظهای از فرهنگپذیری و تاثیرگذاری محیط زیست و نحوه معیشت را نشان میدهند میتوان در زندگی روزمره مردم منطقه به عیان دید».
«اعتقاد به زارها و بادها نیز یکی از ارکان اعتقادی مردم بلوچستان را تشکیل میدهد بنا به اعتقادات عامه، زارها موجوداتی غیرانسانیاند که در جسم انسان راه یافته و با بیمار ساختن او تا حد مرگ به آزار او میپردازند. تنها راه نجات فرد مبتلا توسل به «بابا» یا «مامای» زار است که با تشکیل مجالس خاص و خواندن اوراد و استفاده از آلات موسیقی زار را از تن بیمار بیرون میکنند… اعتقادات دیگر همچون اعتقاد به جنها و دیوها نیز در میان عامه رواج دارد که اهمیتشان به پای زارها و بادها نمیرسد. بعضی از محققین نفوذ این اعتقادات در منطقه را نتیجه تجارت بردگان آفریقائی و سکونت بخشی از آن در منطقه مزبور میدانند بنا به اعتقادات ایشان شباهت فراوانی بین این شعائر و باورهای ابتدائی مردم آفریقا وجود دارد».
«از جمله موارد اعتقادی دیگر مردم اعتقاد به مشایخ است. قداست این شیوخ تا حدی است که مزار آنها به عنوان زیارتگاه به شمار میآید». درواقع آنها مراجع تقلید بلوچند.
گردش گری و توریسم:
بلوچستان ایران به دلیل محروم بودن در عین حال ترس مردم از ناامنی ها ی مرزی آن کم تر مورد توجه گردش گران و توریست های داخلی و خارجی قرار گرفته است با این وجود جنبه هایی از گردش گری را به صورت بالقوه در بطن خود دارد . از جمله در بخش جاذبه های طبیعی ، کشور ایران با داشنن 9 ذخیره گاه زیستی ( اکوتوریسم ) مقام نهم را در جهان به خود اختصاص داده است . بالغ بر 4.9 میلیون هکتار (48 منطقه) از این ذخیره کاه ها مربوط به مناطق حقاظت شده است که 2 مورد آن در بلوچستان ایران واقع شده است به نام های "گاندو" و "خرس سیاه" .
منطقه حفاظت شده " گاندو" با وسعتی در حدود 3830 هکتار در جنوب شرقی چابهار واقع شده و به لحاظ دارا بون اکوسیستم خاص و شرایط زیستی مناسب برای تمساح ، تنها زیستگاه عمده این جانور در کشور ایران به حساب می آید . هم چنین شرایط خاص اکوسیستم رودخانه ای این منطقه امکانات زندگی نوعی ماهی عجیب به نام " گل خور" را فراهم آورده که قادر به زیست در آب های کم عمق و بستر گلی رودخانه است . منطقه حقاظت شده "خرس سیاه" که در ارتفاعات شمالی شهر های قصر قند و نیک شهر قرار دارد با وسعتی حدود 2400 کیلومتر مربع و با ارزش زیست محیطی بسیار بالا گونه ای منحصر به فرد از خرس سیاه را در خود جای داده است . این دو منطقه محل زندگی انواعی از حیوانات است و به دلیل جلوه های دیدنی خاصشان می توانند جاذب سیاحان و گردش گران داخلی و خارجی باشند .گل فشان ها از دیگر عوارض طبیعی دیدنی و تماشایی ناحیه هستند .
در بخش جاذبه های علمی و پژوهشی آثار تاریخی ، اماکن باستانی و موزه ها مطرحند . در منطقه بلوچستان به دلیل مرزی بودن و شرایط جنگی خاص قلعه های زیادی ساخته شده که عمده آن ها مربوط به دوره های تاریخی ایران در قبل از اسلام است . به نظر نمی رسد که این قلعه ها امکانی از گردش گری قومی را برای بلوچ ها ایجاد نماید .
"مقبره امام زاده سید غلام رسول" در چابهار ، "درخت کهنسال مکرزن" در نیک شهر و "قبرستان قدیمی گشت" در سراوان از جمله مناطقی هستند که صرفا جاذب گردش گران محلی منطقه بلوچستان است .
"شهر سوخته" و "شهرهای باستانی زرنج" در شهرستان زابل امکان جذب توریست را در صورت رسیدگی و ایجاد امکانات و توجه سازمان گردش گری پیدا خواهد نمود . گر چه این آثار تاریخی در بخش سیستان واقع شده و نه بلوچستان ولی وجود آن در استان سیستان و بلوچستان امکان مطرح کردن هویت بلوچی را در پی خواهد داشت .
در بخش جاذبه های ورزشی-تفریحی می توان از پتانسیل کوه های تفتان در 25 کیلومتری شهر خاش ، کوه بزمان در ایران شهر و کوه خواجه در 10 کیلومتری زابل یاد کرد که امکان کوه نوردی و ورزش های کوهستانی را در بطن خویش دارد . هم چنین به دلیل هم جواری بلوچستان با دریای عمان در نتیجه شکل گیری پدیده های طبیعی چوم سواحل ، خلیج و هورها (سواحل شنی) ، سواحل شمالی خلیج چابهار و کنارک علاوه بر کارکرد بوم شناختی ، چشم اندازهای زیبا ، قابلیت های تفریحی –گردشی یافته اند . هم چنین بندر چابهار به عنوان یک بندر دیدنی امکان ورزش هایی چون قایق سواری و اسکی روی آب را جهت توریست های بالقوه فراهم می کند .
"پارک تیسکوپان" و "باغ تاریخی تیس" به ترتیب در شمال شرقی چابهار و در دره تیس ، نیز "دره سبز رودخانه سرباز" همگی از جلوه های زیبا و طبیعی منطقه بلوچستانند که جایگاهی ویژه در توریسم حداقل توریسم داخلی فراهم می کنند .
لباس و غذا:
«شکل پوشش گروههای انسانی ارتباط مستقیمی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و قومی هر منطقه دارد همچنین معرف ذوق و هنر، آداب و سنتهای جوامع بشری است. یکی از موضوعاتی که بیشاز همه توجه انسان را در بدو ورود به سیستان و بلوچستان جذب میکند تنوع رنگ در پوشاک است».
لباس بلوچها طی زمان تغییراتی کرده ولی همچنان نمایشگر پوشاک ویژه مردم این منطقه است. نام و مشخصات برخی البسه مرد بلوچ که بهطور سنتی سفید رنگ است عبارتند از:
1- پاک : عمامهای گرد که بر سر میبندند.
2- مسر : دستمال سر، شبیه عمامه میبندند.
3- کلاه سوپی : عرقچین است و در مسجد و عبادت برسر میگذارند
4- چکندوز : کلاه دستدوزی شده اعیانی
5- جامگ : پیراهن مردانهای است گشاد و جادار
6- لنگ : پارچهای است که به دور گردن میآویزند
7- گنج پراک : زیر پیراهن
8- پاجامک : شلوار گشاد و چیندار بلوچی است
9- سرینبند : کمربندی است پارچهای برای شلوار
10- شال : کت پشمی که زمستان میپوشند
11- سواس و پوزا : کفشی است که با برگ خرمای وحشی میبافند
12- دوبنده : پاافزاری است که با پوست گاو میسازند
13- کوش : کفش چرمی
14- کرو : جوراب پشمی برای زمستان
در بلوچستان عمدتا بنا به اقلیم خاص منطقه ای غذای مخصوص به آن اقلیم طبخ می شود . برای مثال ماهی مهمترین غذای مردمان چابهار و کنارک است و انواعی از خوارک ماهی توسط آنها طبخ میشود و یا در آن بخشهائی از استان که درخت نخل وجود دارد غذاهای خرمائی بیشتر مورد مصرف است و در مناطقی با ظرفیت کشاورزی و دامپروری خوراکی هایی از گندم و گوشت حیوانات به مصرف می رسد .
جاتون خالی ، چند وقت پیش بنا به پیشنهاد یکی از دوستان برنامه ای برای گردشگری چیدیم بخاطر بازدید از یک بنای باستانی که در نزدیکی خودمونه ... یک روز صبح زود حرکت کردیم و رفتیم به قیز قلعه شهرستان ساوه که هم طبیعت و هم خود بنا فوق العاده سحر انگیز بود .. پیشنهاد می کنم برای بازدید از اونجا یه وقتی بذارید که مطمئنا ضرر نمی کنید .
قلعه دختر ساوه یا قیز قلعه یکی از مهمترین آثار شگفتانگیز معماری کشور در مناطق مرتفع و سختگذر ایران در دوره باستان که تاکنون ناشناخته مانده میباشد.
عظمت بنا و فلسفه وجودی ساخت آن دراین منطقه به حدی جالب است که میتوان از آن به عنوان یکی از منابع مهم جذب گردشگر بینالمللی به استان مرکزی و همچنین معرفی دستاوردهای معماری ملی و باستانی ایران قدیم اشاره کرد. قصر، عبادتگاه و دژ دفاعی قلعه دختر ساوه بر روی صخره بلندی مشرف به دشت ساوه بنا شده که از سه طرف شرق، غرب و جنوب بوسیله صخرههای متعدد دیگری احاطه شدهاست.
طراحی قلعه:
از نمای شمالی قلعه سه قله صخرهای بلند مشاهده میشود که قصر و قلعه در نوک قلهای که در وسط قرار گرفته ساخته شده و این قلعه از جاده ساوه به همدان و از تمامی دشت و شهر ساوه قابل رویت است. در دو طرف صخره قیز قلعه دو رودخانه کوچک جاری است، رودخانه ضلع شرقی دایمی، اما رودخانهای که در ضلع غربی قرار دارد به صورت فصلی است.
نزدیکترین آبادی به قلعه، روستای قیز قلعه است که از منابع آبی این دو رودخانه تغذیه میشود، بعداز قیزقلعه، روستای سرخهده است که در کنار رودخانه قرهچای قرار دارد و قلعه از روی پل سرخده به راحتی قابل دید است. قلعه از دو بخش اصلی دژ دفاعی و قصر تشکیل شده که در مجموع حدود ۳۰۰۰ متر مربع مساحت دارد. دروازه ورودی در ضلعشرقی صخره قرار دارد که بعداز عبوراز رودخانه کوچک، بقایای دیواره دروازه که از سنگ و ساروج ساخته شدهاست دیده میشود. با عبور از این دروازه باید حدود ۱۰۰ متر دامنه شیب دار ضلع جنوب شرقی صخره را برای رسیدن به نوک قلعه که ساختمان اصلی قصر (نیایشگاه) قرار دارد را طی نمود، شیب دامنه جنوب شرقی حدود ۶۰درصد است. تمامی دیواره صخره به صورت پرتگاه میباشد و هر نقطعهای که احساس میشده میتوان از آن عبور نمود با سنگ و ساروج تا بالای صخره بسته شدهاست، به طوری که هیچ راه نفوذی از سه ضلع شمالی، شرقی و غربی به درون قلعه وجود ندارد. ورود به قلعه از طریق چند راه پله سرپوشیده صورت میگرفته که با مهارت ویژهای استتار شدهاند و استتار راه پلهها با ساختن دیورای از لاشه سنگ و ساروج درست در امتداد دیوارههای صخره صورت گرفتهاست. پنج راهپله پشتی بنا و دو راهپله درغرب بنا که درکنار پرتگاه در ارتفاع چند متری از سطح رودخانه ساخته شده به اتاقهای تعبیه شده در دل صخره منتهی میشوند. از پلههای پشت بنا برای ورود و خروج محافظان و نگهبانان استفاده میشده و از پلههای غربی برای وررد و خروج مقامات بهداخل قلعه و حمل آذوقه استفاده میشدهاست. در مقابل راه پلههای غربی و بر روی صخره مقابل راه باریکی وجود دارد که محل رفت وآمد ساکنان قلعه بوده و اتاقهای قلعه تو در تو و به یکدیگر ارتباط داشتهاند.
با توجه به ارتفاع دیواره و طاقهای فرو ریخته احتمال میرود که بنای قصر دارای طبقه دوم و سوم هم بوده و در سمت دروازه ورودی، بنای دیگری وجود دارد که احتمالا برای عبادتگاه مورد استفاده بوده و این مکان دارای محرابی به سوی دشت ساوه (دریاچه ساوه) و در جهت خلاف قبله میباشد. در اطراف کاخ اصلی حفرههای متعددی برای ذخیره آب ساخته شده و لولههای سفالی شکستهای در این مجموعه یافت شده که نشانگر استفاده از شبکه آبرسانی و فاضلاب میباشد. بنای قیز قلعه کاملا بر دشت ساوه مسلط بوده و دارای چهار برج دیدهبانی در ضلع شمالی، غربی و شرقی است که از میانه صخره تا بالای آن با سنگ و ساروج کار شدهاست.
تاریخ ساخت:
از نظر قدمت و کاربرد بنا، بر اساس اسناد و مدارک تاریخی و تحقیقات بهعمل آمده درخصوص قلعههای دختر ساخته شده در ایران میتوان به سوابق معبد آناهیتا و مهر پرستی ایرانیان اشاره نمود. بر اساس این تحقیقات، قلعه دختر ساوه نیایشگاهی برای عبادت و احترام به آب و ناهید در پیش از اسلام و قبل از خشکیدن دریاچه ساوه در دوره ساسانیان بوده، محراب ساخته شده بر روی دریاچه ساوه در قلعه این احتمال را بیشتر میکند
راههای دسترسی:
جاده ساوه به همدان، روستای سرخهده، عبور از میان روستا و عبور از پل ساخته شده بر روی رودخانه قره چای، حرکت به سوی روستای قیز قلعه و عبور از میان روستا وطی مسیر حدود یک هزار و ۵۰۰متر که تماما با وسیله نقلیه سواری قابل انجام است، فاصله قیز قلعه تا ساوه حدود ۲۳ کیلومتراست.
ثبت ملی:
بنای تاریخی قلعه دختر در تاریخ ۱۳۸۲/۲/۹به شماره ۸۶۰۰در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاست.
آب و هوا
مناطق کمارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت توپوگرافیکشان، دارای نوعی بسیار ویژه از آب و هوای هیرکانی هستند. کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ به طور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید میشوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه میبارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان میدهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماههای خشک بماند). بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش مییابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در شاندرمن)، و در بخش پستتر کوهها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰-۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای ماسال) میرسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن میوزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبهخشک مدیترانهای مانند رودبار و منجیل میشود.
گونههای گیاهی و جانوری
دلیل پوشش گیاهی غنی گیلان ممتاز بودن اقلیم آن است. ناحیه رویشی هیرکانی مانند یک نوار سبز، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را پوشاندهاست. این ناحیه رویشی به خاطر حاصلخیزی خاک، تغییرات دما و بارندگیهای متعدد، حاوی گونههای گیاهی زیادی است. جنگلهای این ناحیه به صورت نسلی دستنخورده و سالم، کمربندی از درختان خزانکننده دوران سوم زمینشناسی را تشکیل میدهند. این جنگلها که از آن به نامهای جنگلهای مرطوب و یا خزری یاد میشود ارزشهای زیستمحیطی و اقتصادی زیادی دارند و در زمره میراث طبیعی جهانی محسوب میشوند. این ناحیه بخشی از ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی است که این ناحیه خود درون منطقه ارو-سیبری است. بعضی گونههای ناحیه اکسین-هیرکانی چون درخت آزاد بازمانده گونه های گیاهی فلورا ترشری هستند که پس از دوره های سرمای کواترنری جز در این منطقه در دیگر نقاط نابود شدند.این ناحیه نسبت به مناطق ارو-سیبری و حتی ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی ویژگیهای خاصی دارد: مخروطیان تقریباً وجود ندارند، سرخدار تنک و تعداد زیادی از گونههای بومی که بازمانده گونههای گیاهی آرکو-ترشری هستند وجود دارند. بر حسب ارتفاع سه سطح جنگل قابل تمایزند: جنگلهای مخلوط هیرکانی، جنگلهای راش کوهی، و جنگلهای بلوط بلند کوهی و جنگلهای ممرز. جنگل هیرکانی که زمانی جلگهها را میپوشاندند، اکنون بخش عظیمی از بخش اول کوهها تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری را میپوشانند. این جنگل لایه دار است و لایهای از درختان خیلی بلند مثل بلند مازو، درخت آزاد، و انجیلی و انواع رایجتر افرا و نارون؛ لایهای از درختان کوچکتر مثل لیلکی، کلهو، و شبخسب، شمشاد در نقاط سایه دار و همه انواع درختان میوه وحشی؛ و یک زیربوته با بتههایی مثل جل، خاس، خزه، تاک وحشی، پیچک، و دیگر گیاهان خزنده دارد. کوههای با ارتفاع متوسط، حوزهٔ راش شرقی بلند، به همراه بلوط، نمدار، افرا و نارون است. سطح بالای کوهها بین ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متر باقیمانده دارای جنگل فقیرتر اوری و ممرز است. مراتع قلهای اغلب جایگزین این جنگلهای بالاتر شدهاند، بعضی هایشان در نقاط بلند یا شیبهای سرپوشیده خصوصیات خشکی زی ویژه نشان میدهند. به اصطلاح جزیرهٔ مدیترانهای پیرامون رودبار و منجیل به لحاظ پوشش گیاهی ویژهٔ طبیعی و کشاورزیش یعنی جنگلهای سرو بسیار تنک و درختان زیتونش انگشت نماست. سوسن چلچراغ در عمارلوی رودبار از گونههای منحصر به قرد گیلان است.
تالاب انزلی، به دلیل گیاهان، جانوران و مورفولوژی و شکل بستر، ارتباط با دریا و رژیم رودها دارای محیط زیستی ویژهاست. گیاهان تالاب به سه دسته غوطه ور، گیاهان شناور و گیاهان حاشیهای تقسیم میشود. معروف ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله مردابی» است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی میخوانند. حواصیلها، اردک سانان، مرغابی سانان کشیم بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، کاکایی از پرندگان این تالابند که به دلیل تنوع زیستی بالا محلی مناسب برای مطالعه آنان است.
۹۴ گونه حمایت شده و در معرض خطر انقراض پرندگان در گیلان وجود دارد. پوشش انبوه گیاهی گیلان زیستگاه گونههای وحشی چون پلنگ، آهو و بز کوهی بودهاست اما امروزه به دلیل گسترش سلاحهای غیرمجاز و افزیش شکار این گونهها تا مرز انقراض پیش رفتهاند. گیلان یکی از مهم ترین زیستگاههای مرال یا گاو کوهی، یکی از سه گونه گوزن موجود در ایران و بزرگترین گونه آن، است که در جنگلهای مناطق کوهستانی زندگی میکند. در چند سال اخیر با افزایش محیط بانی، تبلیغات و فرهنگ سازی مداوم از شیب کاهش جمعیت این گونه کاسته شدهاست. دیگر گونه منحصر به فرد و کمیاب در گیلان، سمندر باله دار جنوبی است که اهمیت جهانی دارد.
ادامه مطلب ...ادامه مطلب ...