یک شاخه شکوفه تا بهار springblossom

شعر ، داستان ، خاطره ، ایرانگردی ، دلنوشته ،

یک شاخه شکوفه تا بهار springblossom

شعر ، داستان ، خاطره ، ایرانگردی ، دلنوشته ،

گذری بر استان گیلان ( بخش دوم )

آب و هوا

مناطق کم‌ارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت توپوگرافیکشان، دارای نوعی بسیار ویژه از آب و هوای هیرکانی هستند. کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ به طور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید می‌شوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه می‌بارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان می‌دهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماههای خشک بماند). بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش می‌یابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در شاندرمن)، و در بخش پست‌تر کوهها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰-۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای ماسال) می‌رسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن می‌وزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبه‌خشک مدیترانه‌ای مانند رودبار و منجیل می‌شود.


گونه‌های گیاهی و جانوری

دلیل پوشش گیاهی غنی گیلان ممتاز بودن اقلیم آن است. ناحیه رویشی هیرکانی مانند یک نوار سبز، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را پوشانده‌است. این ناحیه رویشی به خاطر حاصلخیزی خاک، تغییرات دما و بارندگی‌های متعدد، حاوی گونه‌های گیاهی زیادی است. جنگل‌های این ناحیه به صورت نسلی دست‌نخورده و سالم، کمربندی از درختان خزان‌کننده دوران سوم زمین‌شناسی را تشکیل می‌دهند. این جنگل‌ها که از آن به نام‌های جنگل‌های مرطوب و یا خزری یاد می‌شود ارزش‌های زیست‌محیطی و اقتصادی زیادی دارند و در زمره میراث طبیعی جهانی محسوب می‌شوند. این ناحیه بخشی از ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی است که این ناحیه خود درون منطقه ارو-سیبری است. بعضی گونه‌های ناحیه اکسین-هیرکانی چون درخت آزاد بازمانده گونه های گیاهی فلورا ترشری هستند که پس از دوره های سرمای کواترنری جز در این منطقه در دیگر نقاط نابود شدند.این ناحیه نسبت به مناطق ارو-سیبری و حتی ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی ویژگیهای خاصی دارد: مخروطیان تقریباً وجود ندارند، سرخدار تنک و تعداد زیادی از گونه‌های بومی که بازمانده گونه‌های گیاهی آرکو-ترشری هستند وجود دارند. بر حسب ارتفاع سه سطح جنگل قابل تمایزند: جنگلهای مخلوط هیرکانی، جنگلهای راش کوهی، و جنگلهای بلوط بلند کوهی و جنگل‌های ممرز. جنگل هیرکانی که زمانی جلگه‌ها را می‌پوشاندند، اکنون بخش عظیمی از بخش اول کوهها تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری را می‌پوشانند. این جنگل لایه دار است و لایه‌ای از درختان خیلی بلند مثل بلند مازو، درخت آزاد، و انجیلی و انواع رایجتر افرا و نارون؛ لایه‌ای از درختان کوچکتر مثل لیلکی، کلهو، و شبخسب، شمشاد در نقاط سایه دار و همه انواع درختان میوه وحشی؛ و یک زیربوته با بته‌هایی مثل جل، خاس، خزه، تاک ​​وحشی، پیچک، و دیگر گیاهان خزنده دارد. کوههای با ارتفاع متوسط، حوزهٔ راش شرقی بلند، به همراه بلوط، نمدار، افرا و نارون است. سطح بالای کوهها بین ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متر باقیمانده دارای جنگل فقیرتر اوری و ممرز است. مراتع قله‌ای اغلب جایگزین این جنگلهای بالاتر شده‌اند، بعضی هایشان در نقاط بلند یا شیبهای سرپوشیده خصوصیات خشکی زی ویژه نشان می‌دهند. به اصطلاح جزیرهٔ مدیترانه‌ای پیرامون رودبار و منجیل به لحاظ پوشش گیاهی ویژهٔ طبیعی و کشاورزیش یعنی جنگلهای سرو بسیار تنک و درختان زیتونش انگشت نماست. سوسن چلچراغ در عمارلوی رودبار از گونه‌های منحصر به قرد گیلان است.

تالاب انزلی، به دلیل گیاهان، جانوران و مورفولوژی و شکل بستر، ارتباط با دریا و رژیم رودها دارای محیط زیستی ویژه‌است. گیاهان تالاب به سه دسته غوطه ور، گیاهان شناور و گیاهان حاشیه‌ای تقسیم می‌شود. معروف ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله مردابی» است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی می‌خوانند. حواصیلها، اردک سانان، مرغابی سانان کشیم بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، کاکایی از پرندگان این تالابند که به دلیل تنوع زیستی بالا محلی مناسب برای مطالعه آنان است.

۹۴ گونه حمایت شده و در معرض خطر انقراض پرندگان در گیلان وجود دارد. پوشش انبوه گیاهی گیلان زیستگاه گونه‌های وحشی چون پلنگ، آهو و بز کوهی بوده‌است اما امروزه به دلیل گسترش سلاح‌های غیرمجاز و افزیش شکار این گونه‌ها تا مرز انقراض پیش رفته‌اند. گیلان یکی از مهم ترین زیستگاههای مرال یا گاو کوهی، یکی از سه گونه گوزن موجود در ایران و بزرگترین گونه آن، است که در جنگل‌های مناطق کوهستانی زندگی می‌کند. در چند سال اخیر با افزایش محیط بانی، تبلیغات و فرهنگ سازی مداوم از شیب کاهش جمعیت این گونه کاسته شده‌است. دیگر گونه منحصر به فرد و کمیاب در گیلان، سمندر باله دار جنوبی است که اهمیت جهانی دارد.

گروههای قومی 

این استان دارای هویت قومی مشخص است. گروههای قومی اصلی آن متعلق به شاخه شمال غربی گروه زبانهای ایرانیند. عمده‌ترینشان گیلک است که در جلگه مرکزی، حاشیه ساحلی شرقی و ارتفاعات جنوب غربی زندگی می‌کند. گیلکها بر اساس تفاوتهای گویشی و ویژگیهای اجتماعی فرهنگی به سه گروه تقسیم می‌شوند: گیلک رشتی و لاهیجانی، که به ترتیب در غرب و شرق جلگه زندگی می‌کنند، تفاوتهای کمی نشان می‌دهند، ولی گیلک گالشی یا دیلمی در کوههای جنوب غربی زبان متفاوت و شیوه کشت و دامپروری متفاوتی با گیلک جلگه و تالشها که منطقه‌شان از کوهپایه تا دامنه البرز کشیده شده‌است دارند. گویش تاتی پیرامون رودبار تکلم می‌شود. به تازگی اندکی تازه‌وارد در استان استقرار یافته‌اند: دامداران کرد پرورش‌دهنده گاومیش در جلگه پخش شده‌اند، قبیله کرد عمارلو نامش را به بخش شرق بخش عمارلوی رودبار داده، بازرگانان و ماهیگیران ترک در ساحل از آستارا تا انزلی و کارمندان فارسی ادارات دولتی. نتیجتاً چندزبانگی قاعده سرتاسر استان است.

هر گروهی ساکن استان با یک یا چند فعالیت تولیدی خاص، مشخص می‌شود. اسامی قومی علاوه بر ریشه‌های سرزمینی، زبانی و فرهنگی به تخصص ویژه شغلی هم اشاره می‌کند. گیله مرد (مرد گیلان) به کشاورزان جلگه اشاره دارد که گیلکی صحبت می‌کنند، در حالی که گالش، تولیدکننده کوه‌نشین در شرق استان، گویشی به نام گالشی را استفاده می‌کند. اسم قومی عموماً ابعاد فرهنگی و حرفه‌ای را ترکیب می‌کند. برای بسیاری از گیلکان خصوصاً شهرنشینان مرکز و غرب، یک تالش یک دامپرور است، گرچه تالش همان واژه را در مقابل یک گالش (دامدار)، برای شمالی‌ترین نقطه منطقه، برای یک زارع برنج استفاده می‌کند. جمعیتهای مختلف که در منطقه همزیستی دارند به بیشتر منابع بومی دسترسی برابری ندارند. به این دلیل اسامی جمعی علاوه بر هویت به موقعیت نسبی در سلسله مراتب اقتصادی اشاره می‌کنند. منابع اصلی منطقه‌ای (برنج و در گذشته ابریشم) امتیاز مردمان جلگه نشین گیلک و گاهی تالش هستند. گیلکان همچنین بخشهای اصلی تجارت و مدیریت را در کنترل دارند، حتی اگر برای آخری با کارکنان دولتی اهل مرکز کشور رقابت کنند. جمعیتهای کوهستانی سوی مرطوب البرز (گالش و بیشتر تالشان) متخصص پرورش گاو و گوسفندند، و در فضای منطقه جایگاهی جنبی دارند، و وضعیت پایین‌تری نسبت به همسایگان گیلکشان دارند. مذهب سنی بخشی از جمعیت در مناطق اسالم و طالش دولاب برخلاف اکثریت شیعه جمعیت منجر به به حاشیه رفتن تالشان شده‌است.

طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان گیلان به قرار زیر بود: ۴٫۵ فارس (۵٫۷% مرد، ۳٫۲% زن)، ۷٫۹ ترک (۷٫۶% مرد، ۸٫۶% زن)، ۰٫۹ کرد (۱٫۱% مرد، ۰٫۷% زن)، ۰٫۲ عرب (۰٫۴% مرد)، ۸۵٫۹ شمالی شامل گیلک، تالشی، مازنی و ترکمن (۸۴٫۴% مرد، ۸۶٫۷% زن) و ۰٫۷ بدون جواب بودند.


دین

عمده جمعیت گیلان همچون اکثریت مردم ایران شیعه‌اند. بخشی از تالشها اقلیت قابل توجه سنی شافعی را در مرکز و شمال تالش شکل می‌دهند.

تغییر دین به اسلام پس از ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال از ورود آن به ایران آغاز شد. در غرب گیلان، ابوجعفر قاسم بن محمد تومی تمیمی عالم حنبلی از آمل، اسلام سنی را ترویج کرد. در شرق گیلان، حسن بن علی اطروش ناصرالحق علوی که در هوسم موعظه می‌کرد مردم را به شیعه زیدی فراخواند. مقبره او در آمل توسط زوار اهل شرق گیلان زیارت می‌شد. تفرقه بین غرب حنبلی گیلان و شرق زیدی ناصری گیلان قرنها ادامه یافت و همچون شکافی سیاسی و فرهنگی عمل کرد. از قرن یازدهم میلادی علمای سنی و حنبلی زیادی از غرب گیلان با نسب گیلانی برخاستند. شرق گیلانیها به دیلمیان زیدی مرتبط شدند و در بسط دیلمی قرن دهم (به بیان مینورسکی) مشارکت کردند.زمانی که اسماعیل صفوی، مؤسس سلسله صفوی از آق قویونلوها فرار می‌کرد میرزا علی کیا، شاه کیایی گیلان از او پذیرایی کرد و دانشور لاهیجانی شمس الدین لاهیجی را برای استادی برای آموزش او گماشت. اسماعیل از ۱۴۹۳ تا ۱۴۹۹ در کوههای لاهیجان تحت تربیت صوفیان به دور از کودکان، زنان و با سوگند شهادت می‌زیست. گفته شده اسماعیل در اثر آموزش‌های شمس الدین و اطرافیان به شیعه گرایش پیدا کرده‌است.بعدها شیعه مذهب رسمی دولت صفوی شد. در ۹۳۵ هجری کارکیا سلطان احمد اول فرمانروایی کیایی، به ترغیب شاه طهماسب، مذهب زیدی خود را ترک کرد و شیعه اثنی عشری را پذیرفت، و تلاش کرد پس از بازگشتش به گیلان، آن را بر رعایایش تحمیل کند.

یک نسخه خطی ارمنی در سال ۹۰۰ قمری خبر از وجود ارمنیان در گیلان می‌دهد. به نوشته اسماعیل رائین، شاه عباس حدود ۲۷ هزار خانوار ارمنی را از ارمنستان به مازندران و گیلان کوچاند تا به پرورش کرم ابریشم بپردازند. آنها تجارت دریایی در خزر را در اختیار داشتند. ارامنه نقش مهمی در نهضت مشروطیت گیلان داشتند و یکی از آنان به نام یپرم خان از رهبران مشروطه خواهان گیلان بود. در سالهای اخیر شمار ارمنیان کم شده تا جایی که در سرشماری ۱۳۷۵ تعداد مسیحیان گیلان ۲۴۹ نفر بوده‌است. جوامعی از یهودیان در گیلان وجود داشته‌اند که هم اکنون تعدادشان بسیار کم شده‌است.


در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از تعطیلی مجلس در دوره محمد علی شاه و به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، مجاهدان مشروطه خواه گیلانی به سوی پایتخت روان شدند و با فتح تهران به همراه عشایر بختیاری، نظام مشروطه را باز در ایران مستقر کردند و سپهدار اعظم تنکابنی، فرمانده مشروطه خواهان گیلانی نیز صدر اعظم ایران شد

با آغاز جنگ بین الملل اوّل (۱۹۱۴) و ورود نیروهای خارجی به خاک ایران و گسترش فساد در دولت و دخالت نیروهای بیگانه اوضاع سیاسی کشور آشفته بود و زمینداران بزرگ گیلان هم با پشتیبانی کنسول روسیه، بر غارت اهالی شهرها و دهقانان افزوده بودند.میرزا کوچک خان که در تهران با اتحاد اسلام در تماس بود برای ایجاد یک پایگاه نظامی و مبارزه چریکی مخفیانه به گیلان رفت و نخستین پایگاه جنگهای چریکی دهقانی را به همراه هفت نفر دیگر از جمله دکتر حشمت در تولم ایجاد کرد. به تدریج دهقانان و زحمتکشان شهری و بخش از روشنفکران جذب جنبش شدند. قوای دولتی مورد حمایت روسیه و بریتانیا، در حال نزاع دائم با جنگلیهای مستقر در روستاها بودند. از ژانویه ۱۹۱۷، آنان شروع به خلع سلاح زمینداران و گماشتن نمایندگان خود بر مصادر دولتی در حوزه نفوذ خود کردند. به زودی، وقوع انقلاب اکتبر در روسیه به جنگلیها امید بیشتری داد. روسها در نتیجه ضعف ناشی از انقلاب با جنگلیها روابط دوستانه برقرار کردند و قول دادند قوایشان را از گیلان خارج کنند. بازگشت قوای عثمانی در ماه مه به ایران و تسخیر تبریز هم به پیشرفت آنان کمک کرد. جنگلیها در زمانی فوق العاده کوتاه خود را در گیلان تثبیت کردند. تا پایان این سال همه مسؤولین از منصوبین جنگلیها بودند و پس از انقلاب اکتبر همه مسؤولین منصوب حکومت تهران از گیلان خارج شده بودند. آنان دست به اصلاحات اجتماعی مهمی زدند. دهقانان را از پرداخت مالیات معاف کردند. آبرسانی را در دست گرفتند. این اقدامات منجر به ارتقای کشاورزی شد و در شرایطی که همه ایران درگیر قحطی بود تولید کشاورزی گیلان به بالاترین حد خود رسید. آنها به تهران قحطی زده و باکو برنج می‌فرستادند. تا پایان این سال، آنان از ۱ میلیون تومان عایدی خود به کارمندانشان ۲۱۰۰۰ تومان حقوق ماهیانه می‌دادند. در ۵ ژوئن ۱۹۲۰، جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران اولین و تنها جمهوری سوسیالیستی در ایران تأسیس شد. در اوایل تیر ۱۲۹۹ کنگره اول حزب کمونیست ایران در انزلی برگزار شد. سپس، تعدادی از زنان رشت جمعیت پیک سعادت نسوان را برای پی‌گیری حقوق سیاسی و اجتماعی زنان تاسیس کردند. این جمعیت نخستین گروه در ایران بود که هشت مارس را به عنوان روز زن پذیرفت و هر سال مراسم بزرگداشت آن را اجرا می‌کرد.این حکومت با حمله قوای حکومت مرکزی سقوط کرد.

در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، گروههای از فدائیان خلق به رهبری علی اکبر صفایی فراهانی و حمید اشرف در کوههای گیلان که مناسب جنگهای چریکی بود مستقر شدند. آنها در فوریه آن سال اولین عملیات چریکی تاریخ ایران را با حمله به یک پاسگاه ژاندارمری در سیاهکل، و کشتن سه مأمور انجام داده و به جنگل بازگشتند. شاه شدیداً پاسخ داد، و برادرش را در راس یک نیروی مجهز به منطقه اعزام کرد، نتیجتاً تعداد زیادی از سربازان و ۳۰ فدایی کشته شدند. ۱۱ فدایی دستگیر شدند که ۱۰ نفرشان تیرباران شدند و دیگری در اثر شکنجه جان باخت.

وقوع زمین‌لرزه منجیل-رودبار در ۳۱ خردادماه ‪۱۳۶۹‬ در استان گیلان موجب خسارات جانی و مالی فراوان گردید. علاوه بر حدود ۳۵٬۰۰۰ نفر که بر اثر این رویداد جان خود را از دست دادند، بیش از ‪۲۰۰‬ هزار واحد مسکونی تخریب شدند و خسارات عمده‌ای به تأسیسات و اماکن عمومی در استانهای گیلان و زنجان که متأثر از این زمین‌لرزه بودند، وارد آمد و حدود ۵۰۰٬۰۰۰ تن بی‌خانمان شدند.

نظرات 5 + ارسال نظر
سیاوش رضازاده چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:38 ب.ظ http://siavashrezazadeh.blogfa.com

آقای هوشنگ خان نصیری
با سلام و احترام ،
بروزم و کماکان در انتظا ربهار !
وبلاگ :" در انتظار بهار " .

bahar دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:55 ب.ظ http://www.love2.blogsky.com

سلام....واقعا وب معیدی دارید....استفاده کردم....ممنوووون

سلام و سپاس از حضورتان

سیاوش رضازاده جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ب.ظ http://siavashrezazadeh.blogfa.com

آقای هوشنگ خان نصیری
با سلام و احترام ،
آیا وبلاگ زیبای شما ، تم موسیقی بی کلام ( لایت ) ، کم ندارد!؟ و یا اینکه :" .... " ؟!
وبلاگ :" در انتظار بهار " .

سلام و درود بر یار قدیمی
دقیقا درست فرمودید : یا اینکه ..؟!
امان از بی وقتی و مشغله های بسیار
اما چشم در اسرع وقت بررسی می کنم

ر.م سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:04 ب.ظ

سلام
معلوم شد که هنوز یک گیلانی هستید که زادگاه آباء و اجدادی خودش رو فراموش نکرده. ضمن آرزوی موفقیت های روزافزون برایتان ، ذکر منیع برای نوشته های وبلاگتان بر ارزش علمی آن ها می افزاید.

ممنون از بازدیدتان
منابع مورد نظر:
ویکی پدیا
خوب اگر تعریف از خود نباشه بنده لیدر تورهای ایرانگردی نیز هستم
شاد باشید

سیاوش رضازاده سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:13 ب.ظ http://siavashrezazadeh.blogfa.com

آقای هوشنگ خان نصیری
با سلام و احترام ،
بهره بردم ، پویا و مانا باشید !
وبلاگ :" در انتظار بهار " .

سپاس بیکران از توجه شما دوست گرامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد